گلهای پِیرنگ

وبلاگی برای ترویج آموزش داستان نویسی

گلهای پِیرنگ

وبلاگی برای ترویج آموزش داستان نویسی

سیدرضا میرموسوی


3- لحن داستان:

با دیدگاه یا زاویه دید و نثر داستان پیوند نزدیک دارد. لحن داستان تلقی راوی نسبت به داستان و آدمهای آن است. راوی ممکن است آنها را دوست داشتنی و مهربان یا خشن و بی رحم یا دانا و اندیشمند و یا برعکس نادان و غم انگیز و ... معرفی کند.

راه دریافت لحن داستان:

1-از نثر داستان و بررسی محتوای کلامی که نویسنده به کار گرفته است.

2- گفتگوی آدم ها و روش و عملکرد آنها؛

3- بررسی اوج و فرود داستان


تماس با نویسنده: irdastan.blogsky@gmail.com

داستانک در عصر ما

سیدرضا میرموسوی


شماره: 53

پذیرایی از خواهر شوهر در آن شرایط خاصِ رشک برانگیز، کاری بس دشوار به نظر می رسید. بدتر اینکه خانم خانه بیش از حد و حساب احساساتی بود! به همین دلیل با لبخندی زورکی و ادب و احترامِ ساختگی، توام با تحمل فشار عصبی، به کار پذیرایی ادامه داد. خواهر شوهر دُردانه وار سرش را روی زانوی برادر گذاشته و با نوازش های او احساس آرامش می کرد. خانم حرص می خورد که چرا اینگونه نوازش ها شامل حال او نمی شود؟ هنگام چیدن میز ناهار ظرفِ سوپ  داغ از دستان لرزان خانم رها  و روی میز و صندلی و قالی پخش شد!

خانم با انفجاری از رنج حسادت و ضعف خود به آشپزخانه پناه برد! تازه آقا متوجه خبط و خطای خود شد که مشاورش گفته بود: « نوازش کسی مثل خواهر و ... یا مورد لطف و محبت قرار دادن کسی بیش از اندازه، پس از ازدواج، حساسیتِ همسر را بر می انگیزد و سبب کدورت، نفاق یا دشمنی می شود و به همین جهت اغلب زوج ها از دوستان قدیم فاصله می گیرند.»

داستانک در عصر ما

سیدرضا میرموسوی

شماره: 52

مرد جوان صدایش را بلند کرد:« یه باره بگو برم دزدی! حواست کجاست خانم!؟ اجاره خانه... اجاره مغازه... قسط ماشین....  قسط مبلمان جدید و حالا تلویزیون مخصوص! آخه از کجا؟» خانم گفت:«بچه که اینا رو نمی فهمه!؟» مرد بلافاصله گفت:« قربون آدم چیز فهم! شما که اینا رو می فهمی چرا حمایتش می کنی!؟» خانم جواب داد:« دوستت شب گذشته نمایشی داد که بچه ما شاد و هیجان زده شد، ما هم همینو می خوایم، شادی و نشاط کودکمون!»

مرد گفت:« خانم!  تکنولوژی هر روز پدیده ای تازه عرضه می کنه، بچه ما هر کجا دید و پسندید باید بخریم!؟» خانم گفت:« اون که همیشه بچه نمی مونه... ایشاءالله بزرگ میشه، خودش می فهمه...» مرد گفت:« با این روشی که پیش میریم، بزرگ بشه نیازهاشم بزرگ میشه... چون تربیتش از اول غلط بوده...»

زنگ آیفون نقطه ی پایانی بر این مجادله بود. دو مرد بسته بزرگی را وارد خانه کردند. تلویزیون بود. جهت امتحان تصویر کودک را با موبایل گرفتند و بر صفحه تلویزیون مخصوص! نمایش دادند!

خانم هزینه آن را کارت کشید و مرد جوان بهت زده پرسید:« از کجا!؟» و خانم لبخند زنان گفت:« از پس اندازم عزیزم!»



سیدرضا میرموسوی

شماره 51


کتاب خانه اش بار سنگینی بود که در جابجایی ها و به ویژه اجاره کردن خانه جدید اذیتش می کرد. شرایط کاری هم فرصتی برای مطالعه باقی نمی گذاشت. البته لپ تاپ اطلاعات لازم را می داد. تصمیمش را گرفت و به کمک دوستان، کتاب ها را در شلوغ ترین پیاده رو بساط کرد. چند جلدی را بردند تعداد زیادی باقی ماند. آخرهای شب، شبیه کسی که  از سر ناچاری عزیزانش را ترک می کند کتاب ها را همان جا رها کرد و با شتاب به خانه برگشت. خسته تر از همیشه خیلی زود خوابش برد اما خوابش آشفته شد! چرا که شخصیت های متن کتاب ها ناسزا می گفتند... نویسندگان شکایت داشتند... و ناشران خشمگین به طرف او هجوم می آوردند... از هیاهوی آنها بیدار شد! هنوز هوا روشن نشده بود. سریع لباس پوشید و خود را به محل کتاب ها رساند. لبخند زد! کتاب ها بدون کم و کسری یا کوچکترین جابجایی سر جایشان بودند!!!

مشکلات عمده داستان نویسی دانش آموزان

سیدرضا میرموسوی



2-

و اما شیوه های وصف شبیه معرفی آدم های داستان است: 

  1. توصیف به وسیله ی خود نویسنده که توصیف مستقیم نامیده می شود.
  2. توصیف به وسیله ی پرسوناژها که توصیف غیر مستفیم نامیده می شود.
  3. توصیف به وسیله ی عملکرد.


نکته: توصیف های کشش دار و غلو آمیز سبب شکستن حس خواننده می شود.