گلهای پِیرنگ

وبلاگی برای ترویج آموزش داستان نویسی

گلهای پِیرنگ

وبلاگی برای ترویج آموزش داستان نویسی

مشکلات عمده داستان نویسی دانش آموزان

 

مشکلات عمده داستان نویسی دانش آموزان

سیدرضا میرموسوی


ق)

موضوع دیگری که با نثر ارتباط دارد موضوع توصیف است. گاه نویسنده در حین کار به موقعیتی می رسد که می خواهد فضای داستان را آن طور که در تخیل خود می بیند، تصویرسازی کند، در چنین شرایطی نباید از نثری که انتخاب کرده فاصله بگیرد یا شکل غلو آمیز یا اطناب پیدا کند. که در این صورت در حوصله خواننده نمی گنجد.

داستانک در عصر ما

شماره: 46

سیدرضا میرموسوی


دو مأمور دادستانی پدر را بردند! طلبکاران شکایت کرده بودند. یعنی پدر ورشکسته است! پس بگو چرا به زیرزمین پناه برده!؟ و ما مدتی می شد که دستور داشتیم هر کسی سراغ پدر را گرفت، بگوییم به مسافرت رفته... و هر روز چندبار این دروغ را تکرار می کردیم! گاهی که سرک می کشیدم، پدر یا با خود کلنجار می رفت یا حساب و کتاب می کرد و یا میخ می ایستاد و به نقطه ای خیره می شد! روز ملاقات به دیدنش رفتیم. چشمش که به ما افتاد پرسید:« هیچ قوم و خویشی، دوستی، آشنایی کمکی نکرد!؟» و مادر مهربان تر از همیشه پاسخی داد که پدر را سخت به فکر فرو برد. مادر اشک ریزان گفت:« من و شما عمری را با هم سپری کردیم، چه گلی به سر کسی زدیم!؟ کدوم عمل خیری رو  برای رضای خدا انجام دادیم!؟ یا کجا دست ناتوانی رو گرفتیم!؟» تا اینکه خبر رسید مردی ودیعه سپرده و پدر فعلا آزاد شده... مادر می گفت:« دایی است که چند سال پیش در اختلافی خانوداگی از سوی پدر طرد شده بود!!!

داستانک در عصر ما

نوشته: سیدرضا میرموسوی

شماره 37


مردی لاغر با گونه های گود افتاده و موهایی درهم با کمری کمی تا شده، نیمه شب به مردی که  کنار پیاده روی خیابان  روی سکوی مغازه ای تو رفته خوابیده بود داد زد:« اِ.....اِ.......اِ پاشو رفیق! اینجا شاحِب داره... ملک منه...! چرا تو ملک من خوابیدی!؟ من چند شاله اینجا می خوابم... پاشو نیگا کن! اینم شَنَدِش....» و رفت از توی چمن ها کارتون های تاشده ای را بیرون کشید و باز داد زد: « دِ لامَشّب پاشو! ببین اینم شَنَدِش...» مرد خوابیده، خیلی آهسته سرش را از زیر لحاف کهنه و چرکین بیرون آورد و گفت:« باشه! تو راشت میگی... ولی هوا بَش ناجوانمردانه شرده رفیق! با هم یکی میشیم و با شَرما مبارزه می کنیم... یعنی تا شُبح بغل هم به شَر می بریم... باشه!؟»